بهبود معارف و بررسي وضع معلولين جنگي
نوشته دوكتور كاروان  نوشته دوكتور كاروان

اميدوارم  همو طنان عزيز  پيرامون  اين  دو موضوع و راه  هاي حل و چاره  جو يي ان  از ارائه  پيشنها دات  مفيد و معقول  خويش  به جرايد   داخلي و برون  مرزي ابا نورزند تا توجه دولت و مقا مات  مسوول   بايد به اين دو  نقطه معطوف  گردد .

اول تعليمات  ابتدائي بايد  اجباري گردد

دوم  بررسي وضع معلولين جنگي و فاميلهاي  بدون سر پرست

با نظري  بر فجايع  قرن  اخير و جنا يات  گروپهاي  قدرت طلب  كه تحت  نامهاي مختلف  افغا نستان را به   حمام خون  تبد يل نموده  و خسارات  جبران نا پذ يري بر  پيكر  اين  وطن  وا رد اوردند، خسارات  وصف  ناشد ني  كه قلم  قدرت انرا  نخواهد  داشت   تا شرح  همه اين جنايات را بدر ستي  بيان دارد، ميبينيم كه در  نتيجه اين جنايات نه تنها دو مليون انسان  بد بخت  در نهايت  بير حمي به  كام  مرگ  فر ستاده  شده و  مليو نها مليون ديگر اواره و بد بخت  و به ديار  بيگانگان  مهاجر  گر ديدند،  نه تنها  شهر و ده و  قريه و قصبه  ويران و به خاك  يكسان  گرديد و نه  تنها زير بناي اقتصادي مملكت  فرو پاشيده و نا بود  گرديد ه بلكه اين وحشت وجنايات و بربريت   سبب گرديد  كه بيشتر از دو نسل    كه سازنده  فرداي اين جامعه هستند  از  نعمت  سواد و دانش محروم گرديده و درين عصر كه هروز  كشفيات  حيرت انگيز و  محير العقول و اعجاب بر انگيز  چهره دنيا را تغير داده سهولت هاي   بيشتر و بيشتر را در زنده گي  فرا هم ميسازد ،در افغا نستان  درين  ديار  ويران و جنگزده  فيصدي  غير  قابل قياس متا سفا نه از  نعمت  سواد بي بهره مانده اند .

از شروع  كو دتا ثور که همراه  با تبليغات و يك سلسله شعار ها ي دور از  از عنعنه و كلتور   صورت ميگرفت ، و با آغاز مداخله و جنگ برعليه آن که زير نام اسلام و مذهب براه افتيد باعث شد تا اين جاهلان و از  خدا بيخبران  در عوض اينكه منشه  اصلي  اين اشوب و فتنه را جستجو نموده  در پي  قلع و قمع ان تيشه بر دارند ?در منتهاي  جهالت و نا داني و كو تاه  فكري و عاقبت  نا اند يشي    بدون انكه به اين  عمل ضد ملي  خويش  بيا نديشند   تيشه به  ريشه  خود زده به محرق ساختن مكاتب  و نا بودي وكشتن معلمين  انهم به شكل  فو ق العاده  فجيع  اغا ز نمو ده و  اين شعار  بي منطق و بي مفهوم  ورد زبان بعضي ها گرديد كه  كمو نيست زاده  مكتب بوده و بايد  مكا تب  حريق گرديده و معلمين  كه تمايل به كمو نيست  داشته  و يا مخالف  حريق شدن مكا تب باشند    سر به  نيست شوند ?اين بد بختان و از  خدا  بيخبران  چنين مي ا ند يشيدند  انا نيكه  مخا لف اعمال  و حشيانه  و محرق ساختن مكا تب  هستند  حتماء با  وطنفرو شان ومنكران اسلام   هم عقيده بوده و وظيفه دارند  افكار ايشان را در عمل  پياده نما يند ،لهذا روي اين  دليل در شروع

 حكو مت خلقي  هما نطو ريكه   تذ كر  داده شد  تعداد  زيادي از  مكا تب  محرق  گشته  و جمع  كثيري از معلمين  بيگناه و بد بخت كه  گناه  جز هدف   مقدس    تر بيه و  امو زش اولاد اين  وطن را نداشتند  در منتهاي  بر بر يت و وحشت بدست اين دژ خيمان و وحشيان و جلادان  به قتل رسديدند.

متا سفانه اين  وقايع و اين  جنايات   در مملكت صورت گرفت كه  قبلاء  فقدان  امو زش و تعليم به شدت مطرح  بوده  و رژيمهاي  قبلي  نظر با  ضديت  و ترس  از  امو زش و دانش و اگاهي ملت  وعدم تمايل به پيشر فت و ترقي مملكت  هيچگاه ارزو ننمو دند  تا معارف به شكل  واقعي ان انكشاف  يافته و سو يه و اگاهي ملت به  سويه  جوا مع متمدن  و يا اقلاءبا همسا يگان  برا بري  نمايد.در زمان  چهل  ساله  سلطنت ظاهر شاه كه امروز

با باي ملت نام گر فته  بجز از يك پو هنتون در كا بل و فا كو لته طب  ننگر هار و تعداد  محدود از دارلمعلمين ها و  تعداد از مكاتب  به سويه هاي مختلف  در تمامي افغا نستان  كه به هيچو جه  جوابگوي نياز ملت نبود  از مو سسات بيشتر علمي و مكا تب  كه بتواند تكافوي  نيازجا معه را بنمايد  سخني نبود،  بد بختا نه و متاسفانه اينكه  تا ا مروزهم نه از  نفوس  و نه از فيصدي   با سوادان در افغا نستان احصا يه   درست در دست  بوده و احصايه هاي مختلف  تعداد با  سوادن را  بيشتر از  دو  فيصد  نشان نمي دهد ? به اين  هم با يد  اگاهي داشت  كه اين كمبود و نقايص در قسمت  تعليم و اموزش  نه تنها از  نگاه  كمي مو جود  بوده  بلكه از  نگاه  كيفي  نيز سو يه تحصيلي  شا گردان  سير نزولي را پيموده و هر روز از  روز پيشين  نظر به  بي تو جهي  مسوولين  امور، تطبيق  پلانهاي  غير  علمي وغلط ، فقدان مواد درسي و كمبودي  معلمين اگاه و ازموده و مجهز  با دانش  پيدا  گو ژيك ، سويه علمي  متعلمين و  محصلين   سير  قهقراهي را  پيموده  بد تر و بد تر ميگردد،همچنان  عدم تناسب كمي بين  تعداد ليسه ها و مو سسات  عالي تحصيلي  چون پو هنتون  و دارلمعلمين ها  سبب ميگرديد  تا تعداد زياد از  بكلو ريا  پاسان در امتحان ورودي  مو سسات عالي علمي مو فق نگر ديده و نتوا نند با همه ذوق وشوق كه  به امو ختن  بيشتر و تحصيلات  عالي دارند  شامل  مو سسات  عالي تعليمي گرديده ارزو هاي را كه در قبال وطن و وطنداران براي خدمت و جا نفشاني در تجسم  خويش دارند  در عمل پياده بسازند.   واضح است كه عدم مو فقيت به اين ارزواين ارمان چون  عقده  فرا مو ش ناشدني و زجر  دهنده فراموش خاطر  نگرديده همه   عمر   در نهاد و خاطره ها با قي خواهد ماند.

با گذري در سير اموزش و تعليم مينگريم كه در  رژيمهاي  گذ شته و  ضد مردمي  مو سسات  عالي  تعليمي  از نگاه  كمبود  مواد  درسي  و پر سو نل و استا دان  اگاه و خبير و دا نشمند  زيادتر و زياده تر به پرو بلمهاي  عميق و وصف نا شدني مو اجهه  بو ده  زيرا  بو دجه  كه براي اين مو سسات  تخصيص داده ميشد  خيلي نا چيز بو ده  و نظر به اين معضله  اكثراء  فقدان  كتاب و مواد درسي به شدت مو جود بوده  و وقت  زياد استادان  در عوض  تشريح  وجر وبحث و افهام و تفهيم  مو صو عات  علمي  به  ديكته و دادان نوت ميگذشت ،يكتعداد  كتب اگر  به  صورت استثنايي  نشر ميگر ديد انهم متا سفا نه  پس ازگذ شت سالها و  سالها  نسبت  ضعف اقتصادي و كمبود بو دجه  تجديد  نشر نشده و نو اوري   در ان  صورت نميگر فت  زيرا واصح است  كه مو ضو عات علمي با كشف تيوري هاي جديد و نو اوري هاو كشفيات جديد  زود تغير نموده  مو ضوع كه امروز   به حقيقت ان  يقين مطلق داريم  فرداتغير نموده و يا  غلط ثا بت  ميگردد.

ازين جهت  اگاهي وامو زش مو ضو عات  علمي ايجاب مينما يد  كه ء هر  پنج يا شش سال كتاب  مذ كور  تو سط  مو لف  تجديد  نظر شده و   نو اوري هاو تيوري هاي جديد در ان ذكر گردد  كه متا سفانه  چنين  اقدامات  تا جا ييكه بنده در  يكي از فاكو لته ها  محصل و شاهد اين اوضاع بوده  چشمد يد هاي خود را  باز گو مينمايم  رايج نبود، شامل شدن  

  دركدر  پو هنتون  منحيث استاد  فو ق العاده مشكل و دشوار و به اصطلاح   صعب العبور بوده  و بايد به اين حقيقت تلخ اعتراف نماييم كه علاوه بر دانش و لياقت در فاكو لته هاي كه  علوم اجتماعي تدريس ميگر ديد  شناسائي و تسليم شدن به خواسته ها  و سياست دولت در ان رول بزرگ و اسا سي داشت.

 در قسمت مشكلات مكا تب  به  سويه ابتداهي، متو سط و عالي   بايد اظهار نما ييم  كه متاسفانه  سيستم درسي  انقدر  نا هنجار نا مر تبط و خلاف انتظار و تحولات زمان  بود كه به هيچو جه نميتوان انرا  وصف نمود ،از تربيه معلم  مجهز با امو زش  پيدا گوژيك و شناسائي و اگاهي با سيستم مو فقا نه تدريس هيچ  خبري نبود  اكثراء بكلو ريا پاسان كه  خود  چندان از سواد  كا في بر خور دار نبودند   فوراءبعد از بدست اوردن  بكلوريا به  صفت  معلم  ايفاي  و ظيفه مينمو دند .شخصي كه خود محصل  فاكو لته طب بود از

 محتر مه  معلمه  صا حبه  كه در  يكي از مكا تب  منحيث  معلم    معلو ما ت طبعي ايفاي وظيفه مينود  پرسيد   شما كه معلو مات طبعي و تشريح بدن انسان  را  تدريس مينما ييد  ايا  گفته ميتوا نيد  كه  در ساق پاي  يك انسان  چند  عدد استخوان موجود است معلمه  صاحبه  جواب داد كه طبعاء يك استخوان ،شخص  مو صوف  كه   از مو ضوع اگاهي داشت  از معلو مات معلمه   صاحبه   خيلي متعجب شده اظهار داشت  معلمه  صاحبه  تا جاهي كه بنده   اگاهي دارم  ساق  هر انسان متشكل از دو اسخوان است  معلمه  صاحبه در جواب گفت  كه مهم نيست  من دروس را  خلاصه ميسازم .

اميدوارام كه مو ضوع را  فكاهي  نپنداشته و سويه معا رف را خود  قياس نما ييد

بعضاء بدون در  نظر داشت رشته  مر بوطه استادان واستعداد ايشان مضمون به ايشان براي تد ريس  سپرده ميشد، كه   اگاهي  كافي دران نداشتند ،بنده شخصي را ميشنا ختم  كه از ليسه   صنايع  كا بل فارغ  شده ودر رسامي و نقاشي لياقت و استعداد  فوق العاده و  خارج از قياس   كه حتي ميتوان به ان نبوغ ناميد ،داشت ، اين بد بخت  عوض انكه در رشته مو صوف  منحيث معلم اجراي وظيفه نموده و با لياقت  خويش  مصدر  خدمتي براي  شاگردان گردد  ،متا سفانه  در حاليكه  فارسي زبان بوده و به زبان پشتو  اشناهي كامل نداشت  سالهاي  زيادي را   در يكي از مكاتب   مشهور كابل كه شهرت بسزايي داشت مضمون پشتو را  تدريس مينمود ،سيستم درسي  هما نطو ريكه گفتيم انقدر  غلط ،گمراه كننده و اذيت کننده و غير مفيد براي شا گردان بود  كه نميتوان بد رستي انرا وصف نمود ،معمو لاء لازم بود كه بعد از  صنف دهم  رشته  ساينس و اجتما عيات از هم جداشده  و شا گردان  نظر به شوق  علاقه و استعداد كه در هر يك از  رشته هاي مو صوف داشتند در رشته مو صوف تقسيم بندي  گردند ، اما متاسفانه تاصنف  دوازدهم  مضامين  ساينس و

اجتما عيات بصورت مشترك تدريس شده  بطور مثال متعلم بيچاره مجبور بود كه در صنف دوازدهم  در پهلوي سه صد صفحه تاريخ  نوشته اقاي  صديقي كتاب  فزيك نو شته اقاي دوكتورابو بكر را كه هم بيشتر از  سه صد  صفحه بود بيا موزد كه در نتيجه به امو زش  هيچكدام ان مو فق نگرديده از اگاهي و اموزش هردو محروم ميگرديد .

امو زش  و تسلط كامل زبان مادري  فارسي  يا پشتو كمتر مورد تو جه مسوولين امور  قرار گر فته و شا گردان مجبور نميگر ديدند   بصورت منظم  با نوشتن مقالات و تدوير كانفرانسها و امثال ان  تمرين در رشته ادبيات نموده به زبان  مادري  خويش تسلط حاصل نما يند .

سويه فارغ التحصيلان ليسه ها هم  خيلي متفاوت بوده   بعضي از ليسه ها ميتوا نستند  تعدادی از  فارغ التحصيلان  ازموده و مهيا به  تحصيلات بلند تر  تقديم اجتماع نموده و بعضي ليسه ها اكثراء   فارغ التحصيلان  به جامعه تقديم مينمودند كه  از سواد و دانش معمولي هم بر خور دار نميبودند.

امو ختن السنه خا رجي هم متا سفانه  با مشكلات  فوق العاده مو ا جهه بوده  زيرا اكثراء  معلمين  بيچاره خود ازدانش لازمه در مورد كه بتوا نند  مصدر  خد متي براي شا گردان گردند  محروم بودند.

دسپلين حاضري و غيبت از ساعات درسي  كمتر مورد  سوال و پرسش  بوده  و اكثراء شاگردان مخصو صاءدر مكا تب ذكور  هر زماني كه ميخواستند مكتب را ترك گفته و هيچگاهي هم  مورد  سوال  قرار نميگرفتند.

فقدان  كتب درسي  تا جاييكه بخاطر دارم به

از انجا كه تاريخ  امو زنده و هر صفحه ان   انعكاس از  خوب و بد است ،اميدوارم اكنون از گذ شته ها امو خته و براي پيشرفت و ترقي اين  وطن  براي اينكه خود به  پاي خويش ايستا ده شده و بخود اتكا داشته  ، وطن را گلستان نموده و ديگر احتياج  به بيگا نگان  نبوده و ديگر افغانستان در لست ممالك  عقب افتيده و فقير و انكشاف  نا يا فته  ثبت نگردد لازم است در قدم اول توجه  فوق العاده  عميق به انكشاف  معارف مبذو ل داشته وسعي و تلاش بيشمار   در تربيه و اموزش اولاد اين  وطن نماييم .

بدين منظور لازم است در قدم اول تعليمات  تا صنف نهم اجباري شده و در صورت عدم مراعات ان توسط   شاگردان  لازم است اين وجيبه شد يداء از طرف وزرات  معارف   با كمك  قواي امنيتي دو لت  تعقيب و كنترول گردد.

والدين كه ازين  قانون سر باز زده ونخواهند فر زندان خويشرا به مكتب  روا نه دارند  سزوار  جزا و پيگرد  قانوني خواهند بود .

چنانچه  قبلاء تذكر داديم  طي جنگهاي  بيست و پنجساله  خا نمانسوز نسبت ويراني شهر و ده و قريه و قصبات كه مناطق مختلف   عاري از سكنه گر ديده  وساكنين ان مجبو ر به مهاجرت گر ديده و  همچنان  محرق ساختن  مكاتب 

تو سط  يك سلسه  موجودات جاهل  تعداد زيادي   از  جوا نان و اطفال  نسبت  فقدان مكا تب  و پر سو نل و  قتل معليمين از تعليم و تحصيل باز ما نده و متا سفا نه تا امروز  فرصت انرا نيا فتند  كه  تحصيلات  خويشرا  دنبال نما يند .

به تعقيب اين جنايات و ضديت با علم و دانش  توسط موجودات ددمنش و عاري از دانش و اگاهي هاي   مد ني   و مذ هبي كه ضربات جبران نا پذ يري  بر  پيكر  ملت  وارد   گرديد، از شروع  حكو مت  خلقي تا ختم دوره طالبي  كه ارمغان  جز  جنگ و كشتار ووحشت و بربريت  چيزي ديگري  نداشت،  تعداد زيادي از  جوا نان   نسبت مشکلات متعدد  ا ز تعليم و تحصيل با ز ما ندند.

بنده در سال نزده  نود و چهار  كه مدتي در  پاكستان اقا مت داشتم  با جوا نان بر  خوردم بين  سنين   پانزده  تا بيست و چهار ساله كه همه نسبت پرو بلمها و معا ذير كه  ذكر گرديد  از  نعمت  تعليم و تحصيل با ز ما نده  و متاسفانه بكلي از نعمت  سواد محروم بودند .

 با در نظر داشت انچه  ذكر شد،  ملت تقا ضا دارد كه براي اين  جوا نان كه متا سفانه  سنين ايشان از تعقيب  دروس در  مكا تب عادي گذشته شپي ليسه ها  با در نظر داشت تعداد ايشان  در مركز و ولايات وولسولي ها تاسيس گردد طوريكه  بعد از ختم  از اين  شپي ليسه ها   بتوا نند  تحصيلات  عالي خويشرا در مو سسات  عالي علمي  تعقيب نما يند.

معليمين كه استخدام ميشو ند  بايد مجهز به  دانش  پيدا گو ژيك  بوده و پروگرامهاي درسي  مكاتب و تمامي مو سسات علمي بايد  توسط  كميته هاي متشكل از اشخاص خبير  دانشمند  اگاه   با تجربه  ترتيب و تنظيم گردد.

لازم است كا نكور ورودي  براي تمام معلمين  مخصو صاء  معلمين صنوف ابتدايي  تعين گرديده و در صورت  فقدان  پر سونل و معليمين  كافي  با اموزش  پيدا گوژيك  لازم است  كورسهاي در مورد  اصول امو زش و پيدا گوژيك  براي  معلمين تاسيس  گرديده  تا ايشان با  اشناهي  به  سيستم امو زشي  تسلظ يابند .

همچنين تدو ير  كا نفرانسها ي  پيدا گوژيك و اصول اموزش تدريس و امثال   طوريكه  در جهان  پيشرفته معمول است بايد جز پروگرام اموزشي معليمين  محترم گردد .

مكاتب  ابتداهي متو سطه  عالي  بايد به تناسب  نفوس ملت انكشاف نموده  و براي اين منظور  احصايه دقيق و كامل  از تمام  نفوس افغا نستان  شرط اولي و اساسي  است ،بدين منظورلازم است  احصايه نفوس شهر ها  قصبات و دهات بصورت دقيق گرفته شده و نظر به  نفوس و احتياج منطقه درانجا  مكتب  تاسيس گردد.

خلا هاي كه در سيستم درسي  موجود است  بايد  از طرف اهل خبره  و اگاه  مورد بررسي و  تحقيق   قرار گرفته  شرايط طوري  وضع گردد  تامتعليمين با شوق و  علاقه و استعداد فطري كه در رشته هاي مختلف و  مضامين دارند  به امو زش تشويق گردند بطور مثال  رشته  ساينس و اجتما عيات  بايد بعد از  صنف دهم  تقسيم بندي گرديده  و متعليمين در رشته مورد  علاقه خويش تقسيم بندي گردند .

ضعف اقتصادي و نا تواني مالي  بلاي  خانمانسوز  كه هميش و هميش  گر يبانگير ملت بوده و هر روز  نيز گسترده و گسترده تر گر ديده و ميگردد  سبب  ميگردد    تا تعداد زيادي از  فاميلها  از  فر ستادن  اطفال خويش به مكتب  ابا ورزيده و ايشانرا منحيث ممد اقتصادي  فاميل مورد  استفاده قرار  دهند ?لهذا براي بر طرف نمودن  اين  نقيضه  دولت مجبور است  كه در  مركز و  تمامي ولايات  ليليه  ها ساخته و متعلمين  فقير و بي بضاعت  كه نميتوانند بدون ممد و كمكهاي اقتصادي دولت  مصروف تحصيل گردند  اعا شه و ابا ته  شوند.

كمكهاي پولي براي محصلين  ليليه ها و نهاري  به شكل كمكهاي ماها نه  بايد   پرداخته شود

براي تاسيس و انكشاف مكاتب مسلكي  لازم است از مما لك  صنعتي و ارو پاهي  سر مشق گر فته شده ،مكاتب مسلكي  در پهلوي مكاتب  عادي به نوبه  خود براي  نياز  جا معه انكشاف نمايد.

در قسمت  تحصيلات  عالي بايد بصورت بسيار  مختصر  تذ كر داده شود  كه اولاء امتحان ورودي  كا نكور كه در  سالهاي  حكمرواهي   ظاهر  شاه و داود خان  به شكل  فوق العاده  ظا لما نه مطرح بود  بايد  لغو  شده  واين امتحان بايد بغرض  تقسيم  بندي  بكلو ريا پاسان  در  رشته هاي مختلف  صورت بگيرد  نه براي محرو ميت ايشان از تحصيلات  عالي، يعني درين مملكت  فقير و بد بخت  كه با وجود  همه بد بختي هاي  دوره شاهي و جمهوري   تقلبي  بلاو افت  جنگ  وويراني و نا بودي به ان اضافه شده و  زير بناي اقتصادي انرا  نابود نموده ، نبايد از  ورود   علاقه مندان  به  تحصيل و   اموزش   جلو گيري شده    بايد دروازه  تحصيلات  عالي  چون   تعليمات ابتدايي به روي همه ملت باز  بوده و بدون

هيچگونه  مشكلات و بيرو كراسي  به  مشتاقان  علم و دانش  اجازه  تحصيل داده شود

 سيستم ليليه ها بايد  طوري  عيار گردد  تا تنها  مستحقين از هر  ولايت كه باشند از مزاياي  ان مستفيد شوند ،زيرا در  زمانهاي قبلي  در ليليه  پو هنتون   محصلين بي بضا عت  و محتاج  كه در كا بل  سكونت  داشتند  با وجود    عدم استطاعت  مالي و فقر چون از  كا بل  بو دند   نميتوا نستند  مستحق ليليه گر دند ،بر عكس  محصلين  ولايات  كه بعضاء از  ثروت  سر شار و حتي داشتن  مو تر هاي  لوكس  هم بر خور دار بودند  اجازه اينرا كه در ليليه  اقامت نما يند  دارا  بودند،اميد وارم  چنين  سيستم دور از  عدالت  و ظالمانه  بدور  انداخته شده و مستحقين   از هر  ولايات كه باشند به ايشان  اجازه  اقامت  در ليليه ها داده شوند.

پروگرامهاي هاي درسي بايد طوري عيار گردد كه محصلين پس از ختم  سالهاي تحصيل سند بدست ارند  كه در تمام دنيا  معتبر بوده  و با مو جوديت چنين سند  بتوانند به اساني در ممالك پيشرفته تا به  سويه هاي  ما ستري و دو كتورا   و امثال ان به تحصيلات خويش دوام بد هند  بدون انكه  مجبور به تكرار  دو يا سه سال  اخير سالهاي اخير  درسي باشند

تاسيس و ازدياد  فاكو لته هاي  مورد ضرورت اولي  بايد شديداء مورد توجه  مقا مات مسوول قرار گيرد.   

مواد درسي  چون كتب و وسايل  لازمه  جهت  تطبيقات  لا براتواري  بايد هميش در دسترس   استادان و محصلين  گذاشته شده  و نبايد با كمبود ان اخلال در دروس  روزمروزه و تطبيقات علمي  پديدار گردد.

دسپلين ، حاضري و عدم  غيبت  محصلين  در  ساعات درسي  شرط اول اموزش  براي تحصيلات   ابتدايي و  عالي بوده و نبايد هيچگاه از ان  غفلت شود.

كتابخانه هاي مجهز كه جوابگوي  نياز محصلين  در رشته هاي مختلف و مجهز با كتابهاي   علمي روز  باشد  بايد در دسترس محصلين  گذاشته شود.

 مو جوديت چنين كتا بخانه ها موافق  به سويه متعلمين و انكشاف  كتابخانه هاي  عا مه در ولايات و مركز براي بهبود  متعلمين    نيز از جمله ضرو ريات بوده  كه بايد توجه عميق  مقا مات مسوول را بنمايد.

 البته  در مورد  انكشاف  معارف و بهبود تحصيلات ابتدايي و عالي  گفتني و پيشنهادات بسيار و بسيار   بوده متا سفانه    نسبت طول كلام نميتوان  همه را دراينجا  ذكر نمود فقط با  ذكر نقاط بسيار اساسي و مهم در اينجا  اكتفا نموده  مينگارم كه  هدف ازين   نو شته  احتياج شديد و مبرهن ملت است  به انكشاف معارف و   نجات ملت از بيسوادي كه متا سفانه  گر يبا نگر  بيشتر از نود و هشت فيصد  گرديده دولت وظيفه دارد تا توجه  ممالك  ذيعلاقه را  به اعطاي بورسهاي تحصيلي در  رشته هاي مورد نياز براي  افغا نستان جلب نموده  و سعي گردد  تا هدف ازين بو رسها اموزش و اگاهي   محصلين به رشته هاي مورد  نياز  براي با ز سازي  جا معه  عقب افتيده ما باشد  نه اهداف شوم و مغز  شويي نكته  قابل  توجه وسرور زايد الوصف هم اينست كه در جريان  جنگهاي  خا نما نسوز و ادمكشي ها  يكتعداد بفكر تاسيس  پو هنتونها شده و تعداد از  پو هنتونها در بعضي از ولايات تاسيس گرديده ،ملت  با خوشي   زايد الوصف  به اين اقدام نيك  تهنيت و تبريك  گفته و ارزو مينمايد كه  فاكولته ها و شقوق كه بيشتر احتياج عامه است  دران گنجا نيده شود.

 

در قسمت دوم  موضوع كه زياد تر  مقا مات مسوول به ان  توجه نمايند  عبارت است از وضع معلولين جنگي و فاميلهاي بي سر پرست .

واضح است كه طي بيست و پنج سال جنگهاي خا نما نسوز كه بخاطر قدرت طلبي افغا نستان را ويران و زير بناي اقتصادي انرا نا بود نمود ، ملت  ر نج بيشماررا متحمل شده  بيشتر از دو مليون انسان بد بخت  كشته وشش مليون اواره و مهاجر در ديار بيگانگان گرديدند، از تعداد معلو لين جنگي   تا امروز  احصايه دقيق در دست نبوده  و كمتر  توجه مسولين امور را جلب نموده است ، به گمان اغلب بيشتر از   يك مليون انسان  به شكل   فوق العاده و ترحم انگيز  كه از معلو ليت و نا توا ني  تام رنج برده و معلو ليت ايشان  طوري است كه براي  پيشبرد  زنده گي  محتاج به كمك ديگران ميباشند.

  دولت  فعلي  وظيفه ايماني و وجداني  و مسووليت  خطيردر مورد داشته  تا توجه  عميق بحال اين معلو لين نمايد .

براي اين منظور لازم است اولاء احصايه از  تمام  معلو لين جنگي  در سراسر افغا نستان گر فته  شده در جه معلوليت ونا تواني ايشان در ارتباط با شكايات و معا ينات  طبي شان تعين گرديده  و تثبيت گردد كه ايا اين معلو لين  به تنهاهي  تنها با كمكهاي  مادي ميتواند  به  پيشبرد  زنده گي خويش  مو فق گر دند،  ايا  قادر هستند شغل و حرفه را كه قبلاء داشتند  از سر گرفته با ان امرار معاش نمايند  يا اينكه معلو ليت  شان  تا  جاهي است كه  قادر به انجام هيچكاري نبوده و  براي ادامه  زنده گي   صد  فيصد به كمك  ضرورت دارند ? تا  جاييكه   بنده  خود شاهد بوده و چشمديد هاي  خود را بيان ميدارم  بايد بگويم كه اكثريت ازين معل

در نتيجه  از دولت و مقا مات مسوول و انهاييكه مسووليتهاي  خطير در  سر نوشت اين ملت  دارند  تقا ضا ميگردد  تا هر چه  زود تر به اين  دو پروبلم  توجه نموده و براي  بهبود ان  قد مهاي سريع بردارد .

در حال حاضر  سوال درينجاست كه  چطوروچگونه ميتوان در يك مملكت  فقير و نادار  مبلغ مهم را در انكشاف  معارف  مصرف  نموده وهم  براي اسايش وبهبود قر بانيان جنگ  پول كافي كه بتوانند   ايشان  بدون مشكلات مادي زنده گي  نمود پرداخت؟

براي اين منظوريك سلسه  پيشنهادات توسط ملت تقديم  مقامات  مسوول ميگردد :

كه خدا كند دل ايشان  به حال ملت  به رحم امده و از دل و جان در پياده ساختن اين پيشنهادات سعي ورزند .

در قدم اول  لازم است كه از مو جوديت  وزراتهاي  غير  ضروري  كه هيچگونه اجرات  مهم و مفيد  بحال ملت و مملكت از ان متصور نبوده  و بار گران است بر  بودجه   اين ملت فقير   صرف نظر نمود.

 در نگاه اول بر ميخوريم  به  وزارت حج

با در نظر داشت  نفوس  قليل و محدود كه در افغا نستان مو جود  بوده  كه ازان هم فيصدي  خيلي  نا چيز نسبت پرو بلمهاي اقتصادي و امثال ا ن  اين وظيفه  مقدس را بجا مياورند  لازم است اين وزارت  لغو گرديده  و بجاي ان  براي سهولت و كمك  به افغانان محترم     رياست اوقاف با بودجه  فوق العاده كمتر  تاسيس گردد .

علاوه بران اين وزارت در سال  يك   يا دو ماه  فعاليت داشته  و باقي ايام را مامورين محترم  مصروفيت نداند كه انجام بدهند.

با در نظر داشت   دلايل كه  ذكر شد  موجوديت چنين وزارت  جز   عوام فريبي  مفهوم ديگري نميتواند داشته باشد .

در قدم دوم بر ميخوريم به  وزرات  زنان

 بنده در ارتباط باين دو وزارت  مضمون تحت  عنوان   چند سخني در ارتباط  با كا بينه  جديد نوشته  كه در  جرايد   متعدد برون مرزي  مانند   دعوت ، هيواد  ازادي وسايت هاي مختلف  چون مشعل  ازادي  نشر گرديده كه  چند سطر انرا در ارتباط  باين دو وزارت  دراينجا نقل مينمايم:

در لست  معرفي  وزرات خانه ها بر ميخوريم  به يكي دو وزارت كه حيرت  فوق العاده و تعجب بيشمار  ملت را فراهم نوده

نزد همه اين سوال خلق ميشود  كه اياموجوديت  چنين  وزارتها در  شرا يط  فعلي  ضروري  بوده  و ميتوان انتظار نيك از ان داشت ؟

در مورد  وزارت زنان

بايد با جديت بگو يم  كه نام  چنين وزارت براي همه نا اشنا   و بيگانه بوده  تا جا ييكه اطلاع دارم  وزارتء با چنين نام  نه تنها سبب تعجب و حيرت  بلكه  اسباب خنده و تفريح  همو طنان را نيز  فراهم نموده ، ملت چه مرد و چه  زن ، طفل و جوان ،پسر و دختر  همه و همه  يك سلسله  وجيبه هاو مكلفيت در  قبال  خطه و سر زمين ابايي و اجدادي خويش داشته  مسووليت ايماني و وجداني حكم مينمايد  تا در پيشرفت و ترقي ان از دل و جان  كو شان باشيم  ، وزارت زنان نميدانم  چه مفهوم را ميتواند ارائه دارد  هدف و منظور از تاسيس ان چه خواهد بود  چه  پلان و كدام پروژه را به مرحله  اجرا خواهد گذاشت اگر سخن را از جاده  جديت بيرون  نموده  و اند كي بطرف  طنز و شو خي برويم  در خاطره و خيال چنين ميگذرد كه اعضاي اين وزارت را همه  خا نمها تشكيل داده  و از  جنس  مخالف  به هيچ  عنواني نبايد  در گرد و نواحي  و حتي  فاصله  چند كيلو متري ان بچشم بخورد .

واقعاء  با صداقت  بايد اعتراف نمايم كه  هر قدر در  موضوع فكر نموده و خوا ستم  مفهوم و هدف  واقعي از تاسيس اين وزارت  و منافع انرا براي ملت بدانم  موفق نگرديدم ،اگر هدف اين  وزارت  منع پو ليگامي  يا دفاع از حقوق  زنان در اجتماع ، كاريابي براي  خانمها ، منع حقير شمردن  خانمها، منع  طو يانه  يا دختر فروشي ، منع طلاق هاي اجباري  ظلم و تعصب مردان در مقابل خانمها ، حقوق تحصيل و تعليم براي زنان ، مساوات زن و مرد در زندهگي انتخاب ازاد  همسر براي دوشيزه گان و غيره و غيره باشد  اين مو ضوعات احتياج به تاسيس  وزارت  نداشته  تا جامعه بصورت واقعي مدني نشده و سير تكاملي خويشرا نپيمايد،  تا زما نيكه حقوق و ازادي  هاي فردي  نه در روي كاغذ  بلكه در عمل پياده نگردد  و تا زما نيكه اكثريت ملت از نعمت سواد بر خور دار نشده و جامعه  طوريكه لازم است ديمو كراتيك نگرديده و همه به حقوق و صلا حيتهاي  خويش اگاهي نيابند  چنين نا بساماني ها زور گوهي ها و حق تلفي ها  موجود بوده و خواهد بود .

وزارت زنان در جامعه  فوق العاده  عقب افتيده  چون افغا نستان به هيچو جه  نميتواند  مدعي مساوات بين مرد وزن و يا بهبودي   در امور زنان باشد  بلكه اين  نا بساما نيها وتظلم ميتواند  در موجوديت  قوانين مدني  تا اندازه  حل و فصل گردد.

در سطور بعدي بر ميخوريم  به وزارت ديگري بنام وزارت حج ، بخدا باور كنيد كه اگر كليات ملا نصر الدين را  چندين بار از سر تا پا ميخواندم  يا فكاهي هاي فوق العاده  خنده اور را به  گو شهايم زمزمه نموده  و يا  شاهد هنر نماهي هاي بزر گترين كميدين هاي جهان ميبو دم  انقدر نميخنديدم كه از شنيدن نام چنين وزارت خنديدم .

 اول  سوال شود كه به چه  تعداد  از افغا نهاي محترم  سالانه  اين وظيفه مقدس را بجا مياورند  ايا لازم است در مورد  وزارت تاسيس گردد؟

 در مملكت كه بيست و پنجسال جنگهاي  تباه كن و خا نمانسوز بيداد نموده ، جنگ براي استقلال و ازادي ، جنگهاي  نژادي وقومي و زباني ، جنگهاي مد عيان  قدرت و ماسك پو شان اسلامي ? جنگهاي كه  قربانيان بيشمار و خارج از توصيف  از خود  بجا  گذاشته ، دو مليون كشته و چند مليون  مها جر و معيوب و اواره ، در مملكت كه  كه با فقر و فلاكت و غر بت  كارد به استخوان رسيده  و ديگر حتي قدرت  شكوه و داد و فرياد  براي ملت  جنگ زده و بد بخت  نمانده در سر زميني كه  گرسنگي و مرض و بيدواهي  و هزار ها مصيبت ديگر  سير صعودي خويشرا پيموده  طفلك گر سنه در اغوش مادر  گر سنه  كه خود از گر سنگي ديگر پستانهايش  ديگر توليد قدرت شير  را ندارد جان ميدهد  ايا لازم است  پول گزاف  مصرف  وزارت گردد كه هيچ احتياج به تاسيس  ان نبوده  واين موضوع مانند  رژيمهاي  گذ شته ميتوا ند  در چو كات  اداري به مراتب  كو چكتر  با  بودجه  فوق العاده اند ك  چون رياست اوقاف خلاصه شود ? ايا لازم نيست اين پول  براي مليونها مليون  عليل و نا توان و بد بخت  كه قر باني جنگهاي خا نما نسوز شده و اكثراء  معلو ليت  شان تا جاهي است  كه قادر به انجام هيچكاري نبوده  و توان اعاشه  خودرا ندارد  كمك  شود  ايا بهتر و شا سته تر  نخواهد بود  كه اين  پول در خدمت  عام المنفعه  گذاشته شده و براي  ان  فاميلهاي بي بضاعت  كه نان اور در زنده گي  نداشته  و  طفلكان  هفت ساله وهشت ساله بار فاميل را بدوش داشته  در نهايت ارمان و اندو مجبور به ترك  تحصيل ميگردند كمك شود .

موجود بهشتي را بخاطر مياورم  كه هيچ  سال  فريضه مقدس حج را   قضا  نمي نمود  اين شخص  پاك طينت مورد  كنجكاوي بنده  قرار گرفته  و در  جواب سوال بنده  كه ايا از نگاه  اقتصادي  بار گران بر شما نخواهد  بود كه  هر ساله  بدين وظيفه مقدس ديني مبادرت ميورزيد  در حاليكه  خداوند در تمام عمر  يكبار  انرا  فرض گردانيده .

ان  موجود بهشتي  و پاك طينت وان حاجي  خدا  خواسته در حا ليكه  لبخند  فاتحا نه بر لب داشت  جواب داد ،هر ساله  رفتن به حج  نه تنها بار گران  بر دوش اقتصاد بنده ميباشد   بلكه با اوردن   اموال  تجارتي  مخصو صاء   طلاء عربستان  سعودي  كه شهرت  بسزاي دارد  دو  يا سه برابر  مصرف را كه نموده ام  در مياورم  پس رفتن حج  برايم  هم  خر ما  است و  هم  ثواب .

اكنون از متصد يان امور و انا نيكه  قدرت  تصميم گيري را در  سر نوشت  اين ملت دارند  سوال مينمايم  ايا لازم نبود   عوض اين  دو وزارت  كه هدف ان گنگ  لاينحل  و خلاف  عقل  و منطق در شرا يط  فعلي بوده و جز  بار گران  بر  بودجه اين ملت  جنگزده  نميتوان  تو قع ديگري از ان داشت اين  پول براي  احتياجات  عام المنفعه و درجه يك بمصرف  ميرسيد ؟

به اين اگاهي داريم كه طي جنگهاي  بيست و پنجساله اضافه تر از دو نسل از  نعمت سواد  محروم مانده  و به اين هم  معترف  هستيم  كه پيشرفت و  تعالي  يك مملكت مر بوط به  سطح  دانش و تحصيل افراد ان  جا معه بوده  و هر قدر  يك جامعه با سواد  تر و از علوم مرو جه  روز  اگاهي بيشتر داشته باشد  به  همان اندازه  مرفه   پيشر فته تر و بي  نياز تر ميباشد  پس لازم بود  كه در قدم اول  تحصيل و انكشاف  معارف را وجيبه  اولي واساسي  دا نسته  و بودجه  كافي  براي  معارف و تحصيلات   عالي  تخصيص داده ميشد  لازم است  در پنج  سال اول   براي  جبران  اين  عقب افتيده گي ها و مبارزه با بيسوادي  مكاتب و شپي ليسه هاي متعدد  نظر به  ضرورت  و احتياج در تمام افغانستان تاسيس  گردد

البته  صادقانه بايد اعتراف  نماهيم   كه تنها و تنها   با انكشاف  معارف  و زمينه مساعد  براي  فر زندان  ملت  بغرض   تحصيلات عالي  نميتوان به  همه مشكلات  موفق گرديده  و اميد داشته باشيم كه  وطن بزودي  گلستان ميگردد

تعمير  شفا خانه ها  تر بيه  پر سو نل  طبي  كه كمبود و فقدان  ان  به شدت  موجودا ست  توليد ادويه مورد  ضرورت همچنان اعمار  سركها، پل و پلچكها  كه با تعمير ان  سثولت بزرگ  ترا نسپورتي  ايجاد شده و رول مهمي را در  پيشرفت اقتصاد بازي مينمايد  بر علاوه  وارسي و غمخواري  اند يشه و چاره جوهي   به احتياجات  صد ها هزار  معيوب  و عليل و بد بخت و  نا توان  كه قر باني  جنگهاي  خا نما نسوز گر ديده و معلوم نيست   چگو نه  امرار معيشت  ميكنند  همچنان اند يشه  به حال زار و ابتر  مليو نها مليون  طفل  يتيم و يسير كه  والدين  خودرا در هيو لاي  طو فان خشمناك   جنگهاي  وصف ناشدني  از دست داده و در بي  سر  نوشتي مطلق بسر  ميبرند از جمله  پرو بلم  ها و مشكلات درجه  يك  جا معه عقب افتيده  و جنگزده  ما را تشكيل داده و وجدان و  عقل حكم مينمايد  تادر قدم اول به ان انديشيده  و  بفكر  چاره  جوهي ان باشيم  البته  اگر انچه در شرايط  فعلي به ان  ضرور داشته   و بخواهيم  شمهء انرا بنو يسيم   فكر نمينمايم براي شرح ان  چند  كتاب هم كفايت نما يد ، هدف  ما از  تذ كر اين  نقاط اينست  كه در شرايط فعلي  ضرورت   اولي  جامعه  بيشتر و بيشتر

 به نقاط ست كه ذكر  شد تا تاسيس  وزارت زنان و وزارت حج ، اينرا هم نبايد  فرا موش نمود  كه  وزارت  معلو لين وشهدا به هيچو جه   قدرت  انرا  نخواهد داشت  تا جوابگوي  نياز اين قر با نيان شده  و با بودجه   محدود خويش  نميتواند كمكهاي  اقلي و  نا چيز را  هم به اين بد ختان نمايد،بهر صورت اميد وارم  با لغو اين دو وزرت پول كافي  صر فه  جوهي گرديده و براي   انكشاف  معارف و  ضرورتهاي  كه  ذكر  گرديد بكاررود .

از طرف ديگر  طوريكه  پرس و  رسانه هاي خبري   الطلاع ميدهد

  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.

 
مسايل اجتماعي